25 روش مبارزه با خودخواهی که زندگی تان را خراب می نماید - مجله زیتوا

مارینا آبراموویچ، یکی از مشهورترین چهره های هنر اجرا در دنیا، گفته است آن لحظه ای که به عظمتِ خودمان باور پیدا می کنیم، توانایی مان را برای خلاقیت واقعی از بین می بریم. آنچه او درباره اش صحبت می نماید همان منیت است - درواقع خودمحوری همان چیزی را نابود می نماید که به ستایشش نشسته است.

به گزارش خبرنگاران ، بنابراین ما چطور باید منیتِ مسموم و خودخواهی را از خودمان دور نگه داریم. چطور باید از اینکه منیت مان ما را مانند نیروی جاذبه پایین بکشد جلوگیری کنیم؟ پاسخ اولیه بسیار ساده است: به وسیله آگاهی. اما آگاهی یافتن احتیاج به سعی فراوان دارد.

در این مقاله به شما 25 روش را برای مبارزه با تنش های خودخواهانه و خومحورانه معرفی می کنیم که از تجربه زیسته مردان و زنان پیروز در تاریخ استخراج شده است. این روش ها به این افراد یاری نموده است تا هشیار، خلاق، فروتن و زیرک باقی بمانند. این روش ها برای شما هم کار می نمایند.

1. ذهنیتِ مبتدی داشته باشید

اپیکتت، فیلسوف یونانی، می گوید: یادگیری برای فردی که می داند همین حالا همه چیز را می داند، غیرممکن است. وقتی که ما به منِ خودمان اجازه می دهیم که به ما بگوید ما همین حالا به نقطه ای که می خواهیم رسیده ایم و همه چیز را می دانیم، از یادگیری باز می مانیم. دفعه بعدی کتابی را انتخاب کنید که هیچ چیزی درباره اش نمی دانید. در کتابخانه یا کتابفروشی قدم بزنید و به خودتان درباره چیز هایی که نمی دانید یادآوری کنید.

2. روی کوشش تمرکز کنید نه روی نتیجه

هر قدر هم که برای به دست آوردنِ چیزی کوشش خلاقانه به خرج داده باشیم، ممکن است در هر مقطعی آنچه که ساخته ایم، از دست مان برود. نباید اجازه بدهیم آنچه بعد از این اتفاق می افتد بر ما چیره شود. این جمله معروف را از جان وودن، مربی بسکتبال آمریکایی، به خاطر بیاورید که گفت: پیروزیت یعنی آرامش خاطر داشتن که نتیجه مستقیم رضایت از خویشتن است، زیرا می دانید که تمام کوشش خودتان را به کار گرفته اید تا به برترین وضعیتی که قادر به تبدیل شدن به آن هستید، تبدیل شوید.

تمامِ سعی خود را کردن است که اهمیت دارد. پس روی این قضیه تمرکز کنید. آنچه که در نتیجه کوشش کردن به دست می آید، پاداش های اضافی است. درواقع کوشش کردن خودش پاداش شماست.

3. پرشور و مشتاق نباشید، هدفمند باشید

افرادی که برای انجام کاری اشتیاق سوزاننده نشان می دهند، خیلی زیاد محتمل است که خسته شوند و کنار بکشند. اما افرادی که هدف دارند - هدف در اینجا یعنی اشتیاقی که با عقلانیت همراه شده است - خودشان را بیشتر وقف رسیدن به آن می نمایند و بر راستاشان کنترل دارند.

کریستوفر مک کندلس، که زندگی اش موضوع یک کتاب به نویسندگی جان کراکائر و فیلم به سوی طبیعت وحشی به کارگردانی شان پن، شده است، یک جوان آمریکایی بود که بدون آب و غذای کافی به نقاط دورافتاده آلاسکا سفر کرد و از گرسنگی درگذشت. او پرشور بود، اما هدف نداشت، پس پیروز نشد. بهتر است که اهداف ما بسیار روشن و شفاف باشند.

4. از منطقه امنِ فقط حرف زدن خارج شوید و دست به کار شوید

یکبار مارلون براندو، بازیگر معروف هالیوودی گفت: خلاء برای بسیاری از انسان ها وحشتناک است. او این ایده را درباره هدفِ افراد از مکالمه و صحبت کردن ما هم عنوان نمود که از نظرش وسیله ای برای پر کردنِ خلاء های شان بود. ما دقیقاً در رسانه های اجتماعی همین کار را می کنیم. ما بی وقفه در رسانه های اجتماعی در حال صحبت کردن هستیم و می خواهیم با صحبت کردن از هویت های جعلی کسب اعتبار کنیم؛ زیرا می خواهیم از عدم قطعیت هایی که در انجام کار وجود دارد، بپرهیزیم. خلاقیت احتیاجمند آن است که دست از حرف زدن برداریم و وارد عمل شویم.

5. قبل از آنکه سرتان را بر باد بدهید، غرورتان را بکشید

نگذارید که غره شدن شما را منحرف کند. باید هر روز به خودتان یادآوری کنید که چقدر از راستا هنوز مانده است، نه آنکه چقدر از راستا را طی نموده اید. باید به خاطر داشته باشید که فروتنی پادزهری برای غرور است.

6. قصه گفتن را تمام کنید، هیچ کلان روایتی وجود ندارد

ممکن است هر وقت به پیروزیتی دست پیدا کنید، فکر کنید که در آینده هم کسب پیروزیت بخشی طبیعی و قابل انتظار از داستان است. اما این راستا مستقیم شما را به شکست راهنمایی می نماید. درواقع این زمانیست که اعتماد به نفسِ شما زیاد از حد زیاد شده است و ازخودراضی شده اید.

جف بزوس، بنیان گذار آمازون، می گوید که هیچ لحظه ای در دوران پیروزیت های بزرگِ میلیارد دلا ری اش لحظۀ یافتم نبوده است، و برایش مهم نبوده که روزنامه ها چه فکری درباره پیروزیت هایش می نمایند. پس روی لحظه اکنون تمرکز کنید نه روی داستان.

7. بیاموزید (خود و دیگران را) مدیریت کنید

جان دی لوریان یک مهندسِ تیزهوش بود، اما مدیر ضعیفی برای خودش و دیگران بود. یکی از مدیران اجرایی او سبکِ مدیریتی او را در پی کردنِ بادکنک های رنگی تشبیه نموده است و منظورش آن بود که او مدام از یک پروژه نیمه تمام به پروژه دیگر می رفت و مدام ذهنش منحرف می شد. باهوش بودن، نابغه بودن و محق بودن کافی نیست.

خیلی لذتبخش است که مدیری خودمحور و ریزبین در مرکز همه امور باشید، اما سازمان ها اینطور پیشرفت نمی نمایند و پیروز نمی شوند. با این شیوه شخصیتِ خودتان هم هیچ رشدی نمی نماید.

8. بدانید چه چیزی برای تان مهم است و خیلی قاطع به تمام چیز های دیگر نه بگویید

فیلسوف یونان باستان، سِنِکا، از وضعیتی با عنوان احساس سرحالی و سرخوشی یاد می نماید که از دانستنِ اینکه دقیقاً در زندگی چه می خواهید و اینکه دیگران شما را در رسیدن به آن خواسته از راستا منحرف نمی نمایند، ناشی می شود. ما با یک مکالمه صادقانه با خودمان و کشفِ الویت های مان در زندگی به این احساس دست پیدا می کنیم؛ و هر چیزِ دیگری غیر از این ها را رد می کنیم. چگونه نه گفتن را یاد بگیرید. اول از همه هم به آن من تان نه بگویید که همه چیز را با هم می خواهد.

9. اعتبار و معروفیت را فراموش کنید

بسیاری از آدم های پیروز و معروف از کار های ساده و پست آغاز کردند. ما باید خوشی های کوتاه را فدای پاداش های بلندمدت کنیم. زیر نظرِ آدم هایی کار کنید که همین حالا هم پیروز هستند و کوشش کنید تا آنجا که می توانید از آن ها بیاموزید. اصلاً به وجهه و دون شأن بودن و .. فکر نکنید.

10. به هستی و طبیعت متصل شوید

رفتن به دامان طبیعت احساسات ما را تقویت می نماید و ما باید تا آنجا که می توانیم به طبیعت وصل باشیم. هیچ چیزی به مقدار پیروزیت های مادی بین ما و طبیعت فاصله نمی اندازد. بیرون بروید و با دنیا پیوند برقرار کنید. به این تشخیص برسید که در برابر دنیا چقدر کوچک هستید. فیلسوف فرانسوی، پیر هدوت، بر این احساس نامِ احساسِ اوقیانوسی را گذاشته است. هیچ منیتی در زیر چوب های سرخ جنگل های بزرگ یا در لبه صخره یا در کنار موج های سهمگین اقیانوس توان ایستادن ندارد.

11. زمان زنده را به زمان مرده ترجیح بدهید

برطبق رابرت گرین، نویسنده، دو نوع زمان در زندگی وجود دارد: زمان مرده، هنگامی است که مردم منفعل و منتظر هستند و زمان زنده، هنگامی است که مردم فعال و مشغول یادگیری و استفاده از هر لحظه زندگی هستند. در هنگام شکست، منیتِ ما زمان مرده را انتخاب می نماید. منیت ما مبارزه می نماید و این را می خواهم و آن را نمی خواهم راه می اندازد. منیت ما غمگین، خشمگین و دلشکسته می شود. اجازه ندهید این اتفاق بیفتد. زمان زنده را به جای زمان مرده انتخاب کنید.

12. از سرتان بیرون بیایید: با واقعیات زندگی کنید

آن لاموت، نویسنده، از خطرات موسیقیِ متنی که در سر ما ممکن است پخش شود، آگاه است. او درباره آن ها می نویسد: جریان بی سرانجامِ خودبزرگ بینی، تکرار مدامِ این فکر که من چقدر خاص هستم، چقدر از دیگران گشوده تر، بااستعدادتر و باهوش تر هستم و چقدر می دانم، و چقدر من را درک نمی نمایند و من در برابرشان متواضع هستم.

این ها صدا هایی هستند که شما هم اکنون ممکن است در سرتان بشنوید. با شجاعت آن مه ذهنی را پاره کنید و، هر قدر سخت و تلخ باشد، با واقعیات زندگی کنید.

13. توانمندی ها و محدودیت های واقعی تان را بشناسید

این احتیاج سمیِ مبرم به کنترل کردن همه چیز و زیر ذره بین گذاشتنِ همه چیز مانع از رسیدن به پیروزیت می شود. منیتِ ما به ما می گوید: همه چیز باید طبق خواسته من اجرا شود، حتی کوچک ترین و نامعقول ترین چیزها. راهکار ساده است. زنان و مردان باهوش هر از گاهی توانمندی ها و محدودیت های واقعی خودشان را به خودشان گوشزد می نمایند. ساده است، اما راحت نیست.

14. مأموریت و هدف تان باید فراتر از ارضاء منیت تان باشد

در جنگ دنیای دوم، این ژنرال جورج مارشال، برنده جایزه صلح نوبل برای طرح مارشال، بود که عملیات نورماندی را پیشنهاد داد. با اینحال او به رئیس جمهور آمریکا، روزولت، گفت که فرماندهی این عملیات با شماست. هر چه شما تصمیم بگیرید آقای رئیس جمهور، این آرزوی من است، اما آرزوی من ربطی به این مسئله ندارد. بالاخره این آیزنهاور بود که فرماندهی عملیات را برعهده گرفت و آن را با پیروزیت انجام داد. مارشال اجرای این هدف و مأموریت را فراتر از خودش قرار داد. عملی دیگرخواهانه که ما باید به خودمان یادآوری کنیم.

15. وقتی حس می کنید در چاله افتاده اید، دست از بیشتر کندنِ آن بردارید

الکساندر همیلتون، یکی از دولتمردان آمریکایی در زمان تأسیس ایالات متحده، یکبار برای دوستی که از مشکلِ خودساخته اش به استیصال درآمده بود، نوشت: با شکیبایی و شجاعت عمل کن. اگر آن رهایی ای که که انتظارش را داری به دست نمی آید، لااقل چاله را عمیق تر نکن. شجاعت به خرج بده و جایی متوقف شو. منیتِ ما وقتی احساس می نماید که به اعتبارش خدشه وارد شده است، فریاد می کشد و بر خود می لرزد. درنتیجه ما می خواهیم هر کاری برای برون رفت از این مشکل و نجات او بکنیم. چیز ها را بدتر از آنی که هست که نکنید. چاله ای که در آن هستید را عمیق تر نکنید. برای حل مشکل برنامه ریزی کنید.

16. نگذارید که پول، معروفیت و پیروزیت شما را فریب دهد، هشیار بمانید

پیروزیت، پول و قدرت می توانند شما را سرمست نمایند. در این مواقع احتیاج به متانت و امتناع از افراط کردن دارید. یک نگاه به آنگلا مرکل، یکی از قدرتمندترین زنان روی این سیاره بی اندازید تا متوجه شوید. او برخلاف بیشتر رهبران دنیا که موقعیت شان آن ها را سرمستِ غرور نموده است، ساده و فروتن بود. یکبار یک نویسنده درباره مرکل نوشت که فروتنی او، سلاح اوست.

مجذوب خود بودن و شیفته تصویر خود بودن را برای خودمحور ها بگذارید.

17. عنوان و لقب تان را دور بریزید

تای وارنر، خالق عروسک های بی بی بینی - خرس هایی با نشانِ قلب قرمز و کلمه تای روی آن - پیش از آنکه شرکت میلیارددلاری اش را بر باد بدهد، با یکی از کارمندانِ معترض خود بحثی داشت و طی آن به او گفت که من اگر قلب تای را روی کود هم بگذارم، مردم آن را می خرند. می بینید که چگونه چنین منیتی هم می تواند باعث پیروزیت و هم باعثِ شکست باشد.

18. عشق را انتخاب کنید

مارتین لوترکینگ، متوجه شده بود که نفرت مانند اسیدی خورنده برترین و عینی ترین مرکز زندگی شما را نابود می نماید. نفرت زمانی است که منیتِ ما یک توهینِ جزئی را تبدیل به یک زخمِ بزرگ و عمیق می نماید و از کوره در می رود. اما یک لحظه مکث کنید و فکر کنید: آیا نفرت و خشم هرگز به کسی در هیچ اموری یاری نموده است؟ نگذارید که این احساسات بر شما غلبه نمایند، عشق را انتخاب کنید. بله، عشق؛ و ببینید که چطور احساس بهتری پیدا خواهید کرد.

19. در پیشه ای که انتخاب نموده اید، استاد شوید

هرچه در پیشه و مهارت تان استادتر می شوید، فروتن تر می شوید. زیرا متوجه می شوید که همواره چیزی برای یادگیری وجود دارد و شما از آن پیشه هیجان انگیزی که می خواهید یاد بگیرید، کوچک تر هستید. وقتی قدم در راه یادگیری می گذارید، خودمحور بودن، کار سختی می شود.

20-یک کارت امتیاز درونی داشته باشید

صرف برنده شدن در یک میدان به معنی این نیست که شایستگی اش را نیز داشته اید. ما باید ارزیابی های بیرونی و امتیاز هایی که آدم ها به علتِ پیروزیت های مان به ما می دهند را فراموش کنیم. وارن بافت، سرمایه دارِ آمریکایی، توصیه می کرد که کارت های امتیاز درونی را جایگزین کارت های امتیاز بیرونی کنیم.

معیار مقدار گیریِ پیروزیت شما، ظرفیتِ شما به معنیِ برترین نسخه از خودتان است که می توانید به آن تبدیل شوید.

21. سوء ظن می تواند چیز هایی فراوری کند که شما به آن شک پیدا کنید

سنکا، پارانویا یا ظن و شک به دیگران را مخرب ترین نیرو برای یک سیاستمدار عنوان نموده و می گوید: آن کسی که از ترسِ تهی و پوچ می ترسد، برای خودش ترس های واقعی می خرد. اگر به خودتان اجازه دهید که فکر کنید همه آن بیرون منتظرند تا به شما آسیب بزنند، ضعیف به نظر می رسید... و مردم هم واقعاً کوشش می نمایند که از شما امتیاز بگیرند. قوی، بااعتماد به نفس باشید و دیگران را ببخشید.

22. همواره دانش آموز باشید

خودتان را در کلاس های درسی قرار دهید که نسبت به سایر حضار آن کمتر می دانید؛ و بعد آن ها را مشاهده کنید و از آن ها یاد بگیرید. آیا آن حس ناراحتی و بی دفاع بودن را وقتی که فرضیه های تان به چالش کشیده می شوند، احساس می کنید؟ ایرادی ندارد، این کار را تعمداً و با آگاهی انجام دهید. اجازه دهید که این کار شما را فروتن کند. این گفته جان ویلر، فیزیکدان، را به یاد بیاورید که هر چه جزیره دانشِ ما بزرگ تر می شود، ساحلِ نادانی ما نیز فراخ تر می شود.

23. هیچ کسی نمی تواند شما را تحقیر کند - آن ها خودشان را تحقیر می نمایند

منیت ما نسبت به توهین ها، خار شدن ها و نگرفتنِ حقِ خود حساس است. اما چنین چیزی فقط هدر دادنِ وقت است. بعد از آنکه فدریک داگلاس، به علتِ نژادش، مجبور شد از یک خودروی حمل زباله برای تردد استفاده کند، فردی به سمتش رفت و از اینکه چنین رفتاری با او شده است، عذرخواهی کرد. فکر می کنید پاسخِ داگلاس چه بود؟ او گفت: آن ها نمی توانند فدریک داگلاس را خار نمایند. روحی که در درون من است را هیچ کس نمی تواند تحقیر کند. من کسی نیستم که با چنین رفتاری خار و حقیر می شود، آن کسی که چنین رفتاری با من نموده است، خار و حقیر می شود.

24. نگذارید تصاویر فریب تان بدهند، روی هدفِ واقعی تمرکز کنید

جان بوید، یکی از برترین استراتژیست های یک قرن گذشته، یکبار از شاگردان جوان خود پرسید: بودن یا انجام دادن؟ کدام را انتخاب می کنید؟ این یعنی آیا انتخاب می کنید شیفته و عاشقِ تصویری که از پیروزیت تان ساخته اید بشوید یا به اهدافی فراتر از آن فکر می کنید؟ آیا شیفته عنوان، تعداد هواداران، دستمزد های نجومی می شوید یا آنکه پیروزیت های ملموس تر و واقعی تر برای تان مهم است؟ الان می دانید که منیتِ ما به کدام سمت تمایل دارد برود و چگونه باید مهارش کنید.

25. روی کوشش تان تمرکز کنید نه روی نتیجه

نه اشتباه نشده است، این نکته مهم ترین نکته ای است که ارزش تکرار شدن را دارد. اگر بپذیرید که شما فقط می توانید روی کوشش های تان کنترل اعمال کنید، نه روی نتیجه ای که از آن حاصل می شود، آن وقت است که توانسته اید بر منیتِ خودتان غلبه کنید.

هر چیزی که به دست آورده ایم روزی از دست مان خواهد رفت. منیتِ ما می خواهد همه چیز را کنترل کند. اما نمی تواند سایر مردم و واکنش های آن ها را کنترل کند. شما باید روی آن بخش از معادله تمرکز کنید که تحتِ کنترل تان است، و تمرکز روی مابقی را به دیگران بسپارید.

این جمله را از گوته همواره به خاطر بسپارید: آنچه برای یک مرد فعال اهمیت دارد، آن است که کار درست را انجام دهد، دیگر نباید نگران باشد که این کار درست به نتیجه درست می رسد یا نه.

منبع: Thrive Global

نویسنده: Ryan Holiday

ترجمه: سایت خبرنگاران